دکتر فتاحی در باره علل مقاومت فرد بیمار در برابر ترک اعتیاد میگوید :
آقای دکتر فتاحی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی؛ عضو سازمان نظام روانشناسی و دارای برد تخصصی از سازمان است؛ در این مطلب سخنان ایشان در مورد راضی نشدن فرد بیمار برای ترک اعتیاد را برایتان به رشته تحریر درآورده ایم.
دکتر فتاحی: موضوع اعتیاد در خانواده خیلی مهم است و این روزها بسیاری از خانوادهها با این موضوع درگیر هستند، سوالی که اکثر آنها میپرسند این است که چرا فرد معتاد از ترک کردن میترسد و راضی به ترک نمیشود؟
اکثر افراد معتاد باور ندارند که بیمار هستند؛ باور ندارند که چیزی اشتباه است. لذا برای گذر از اعتیاد یک زنگ بیدارباش بزرگ لازم است و فردی که در دام اعتیاد است، نیاز به کمک دارد تا از زندان اعتیاد رهایی یابد.
سوالی که اکثر خانواده ها میپرسند معمولا این است که:
- چگونه فرد معتاد را تشویق به ترک کنیم؟
- چگونه عضو دوست داشتنی خانواده و یا فرزندمان را که با اعتیاد دست و پنجه نرم میکند، به سوی درمان و ترک مواد مخدر سوق دهیم؟
- سوال مهمتر اینکه چرا تلاش نمیکنند وارد درمان شوند و چه انگیزهای پشت فرار آنها از درمان است؟
- چگونه ترک اعتیاد در خانه ممکن است؟
در پاسخ باید گفت که دلایل زیادی میتواند داشته باشه! این دلایل به شرح زیر است:
علت راضی نشدن به ترک اعتیاد و آموزش چگونه فرد معتاد را راضی به ترک کنیم.
۵ دلیل مهم برای ترک نکردن فرد بیمار و راه حلهای رفع این مشکلات را از زبان دکتر فتاحی بخوانید:
۱. ترس از خماری و درد
عامل اول ترس از خماری است یعنی میداند اگر قطع مصرف مواد کند، به دنبالش علائم خماری را تجربه خواهد کرد. با توجه به ماده مصرفی مثلا اگر مورفینهایی مثل تریاک و هروئین مصرف میکند، دردهای جسمی شدید، حالت تهوع و علائم دیگری را تجربه میکند. یا اگر محرک مصرف میکند؛ ممکن است بی قرار و پرخاشگر شود و ترس از این علائم باعث میشود احساس کند، ترک اعتیاد و خماری کشیدن کار سختی است، لذا از درمان هم گریزان میشود.
حال راه حل این درمان چیست؟
پاسخ و راه حل صحیح اشاره به پیشرفت علم دارد برای مثال ما در مرکز بازپروری از داروهای موقت استفاده میکنیم (دقت داشته باشید که داروهای موقت نه دائمی) تا علائم درد و خماری برای بیماران قابل تحمل شود و این دوره سخت خماری کمی راحتتر برای بیماران سپری شود.
درو اقع فردی که میگوید من ترس از خماری دارم و تحمل آن خیلی کار سختی است؛ میتواند با کمک و مشورت گرفتن از متخصصان، روانشناس و مخصوصا پزشک و روانپزشک که نقش خیلی مهم و پررنگی دارند، با مصرف داروهایی که با توجه به دوز مصرفی فرد، برایش تجویز میشود، دوره نقاهت را در مرکز بگذراند.
۲. ناامیدی و نگرانی
علت بعدی که میتوانم مطرح کنم که چرا فرد وارد درمان نمیشود؟ موضوع درماندگی و ناامیدی است؛ یعنی فرد ترس این را دارد که مانند دفعات قبل وارد درمان میشود اما درمانش با شکست مواجه میشود و مجدد به چرخه مصرف برمیگردد و هزینه و زمانی که برای ترک اعتیاد صرف کرده است، کاملا پوچ و بی ارزش میشود.
اینجا نکته خیلی مهم موضوع درمانده شدن فرد معتاد است. درماندگی یک اصطلاح روانشناختی است؛ یعنی ما اگر یک کاری را چند بار انجام دهیم و در آن کار شکست بخوریم، احساس درماندگی میکنیم و فکر میکنیم دیگر در آن مسئله آدم موفقی نخواهیم بود.
به عنوان مثال یک فرد مصرف کننده فکر میکند دیگر تا آخر عمر باید مواد مصرف کند و چارهای جز این ندارد، اما واقعیت این نیست و اگر فرد اصول درمانی و نکاتی که از روانشناس و یا پزشکش و حتی گروههای خودیاری (گروههایی مثل NA معتادان گمنام) دریافت میکند، به خوبی رعایت کند مطمئن باشید که بازگشت به مصرف نخواهد داشت.
ما در مرکز درمان گروهی ماتریکس اصولی را به بیماران یاد میدهیم و من میتوانم به تمام افرادی که نگران این هستند که نکند من به مصرف دوباره برگردم، با اطمینان بگویم وقتی این اصول را به خوبی رعایت کنند و روی بحث خودشناسی خود کار کنند و نقصها و عواملی که باعث لغزش آنها میشود، بشناسند، مطمئن باشید که به هیچ عنوان مواد مصرف نخواهند کرد.
۳. وابستگی به لذت و عدم آگاهی
مورد سوم لذتهایی است که مواد ایجاد میکند و بیماران درو اقع تسخیر و تسلیم این لذتها میشوند، و فکر میکنند که تجربه چنین اتفاقی، خارق العاده است. اما در واقع هر مادهای که مصرف میشود، عوارض متعدد جسمی و روانی برای فرد دارد و من پیشنهادم این است که بیمار تشویق شود؛ مخصوصا در شرایطی که نیاز به بستری شدن دارد، اول او را تشویق کنید برای چند جلسه درمان سرپایی حتی اگر مواد مصرف میکند و اگر میلی به ترک اعتیاد ندارد؛ تشویق کنید وارد جلسات روانشناختی شود تا کمی در رابطه با مواد و اثرات آن بر مغز، جسم و روان آگاهی پیدا کند.
در خیلی از مواقع علت مصرف بیمار عدم آگاهی کافی است و فکر میکنند که مواد اینقدرهام برایشان مشکل ایجاد نمیکند. ولی زمانی که آگاه میشوند به عنوان مثال بدانند که مصرف مثلا شیشه چه تاثیری روی مغزشان دارد و از نظر جسمی نیز چه آسیبی برای جسم دارد، مطمئن باشید برایشان علامت سوال میشود و درو اقع انگیزه لازم ایجاد میشود تا درمان را شروع کنند و به اثربخشی درمان نیز امیدوار شوند.
۴. رفتار اشتباه اطرافیان
عامل بعدی که بیمار تمایلی برای درمان ندارد و حتی خانواده نمیتوانند او را قانع کنند تا وارد درمان شود، روشهای اشتباه خود خانواده برای کمک به بیمار مصرف کننده است. مثلا هر روز هزینه مواد بیمار را میدهند و خب فردی که به راحتی پول موادش را به دست میآورد و در حال مصرف است، به راحتی ترک نمیکند؛ یا امکاناتی که برایش فراهم میکنند که بتواند راحتتر مصرف کند، مثلا به او پیشنهاد میکنند که در منزل بشیند و مصرف کند، نیازی به بیرون رفتن از خانه نیست.
پیشنهاد مطالعه: نقش خانواده در ترک اعتیاد
حتی ماشین در اختیارش قرار میدهند که توسط ماموران دستگیر نشود، غافل از اینکه ماشین میتواند کمک کند تا بیشتر مواد مصرف کند. پس خود خانوادهها نیاز به آموزش دیدن دارند. با این آموزشها یاد میگیرند که روش برخورد با فرزند معتاد و یا همسر معتادشان را تغییر دهند و زمانیکه معتاد کمی در تنگنا قرار میگیرد و متوجه میشود که اگر حمایت خانواده را نداشته باشد، اعتیاد به شدت به او آسیب میزند؛ و یا باید استرس زیادی را برای تهیه و مصرف مواد تحمل کند، اینگونه است که بیشتر میل به تغییر و ترک اعتیاد پیدا میکنند.
به این موضوع دقت کنید:
نکته خیلی مهم این است که فرد از نظر روحی و روانی شرایط خوبی ندارد و نمیتواند وارد درمان شود. به عنوان مثال طی مصرف مواد افسرده و ناامید میشود و میلی به ترک اعتیاد ندارد. در حدی غمگین است که افکار خودکشی به سراغش میآیند و به میتواند به خودش آسیب بزند. لذا فردی هم که بخواهد خودش رو بکشد، دیگر میلی برای ترک ندارد و یا ممکن است فرد به واسطه مصرف مواد دچار توهم، هزیان و حالتهای پارانوئید و یا بدبینانه شود.
از نظر روانشناختی صلاحیت تصمیم گیری درست را ندارد و اینجا خانواده باید اقدام کند و منتظر این نباشد تا بیماری که خودش افسرده است؛ مضطرب و به شدت ناامید، درباره ترک اعتیاد خود تصمیم بگیرد. بنابراین فردی که متوهم شده است حالا به واسطه مصرف مواد توهم زا و یا هر چیز دیگری، طبق قوانین روانشناختی سریعا باید بستری شود و نباید دست روی دست بزارید.
۵. رفتارهای سمی خانواده با بیمار
هر چه از دلایل اینکه چرا بیمار وارد درمان نمیشود؟ بگوییم کم است! از دیگر دلایل رفتار خانواده است. مثلا زمانیکه بیمار به شدت مورد شماتت و تحقیر و سرزنش خانواده قرار میگیرد؛ مدام از الفاظی استفاده میکنند که اعتماد به نفس و عزت نفس فرد را میگیرند. مدام به او میگویند تو بی عرضهای، ناتوانی؛ تو مایه ننگی خانوادهای، ما دوست نداریم؛ تو خیلی اذیت میکنی و حتی تبعیض قائل میشوند.
برای مثال با فرزندی که سالمه ارتباط خوبی دارند ولی فرزندی که اعتیاد دارد از این ارتباط محروم میشود و حتی پرخاشگری و خشم را تجربه میکند و از او حمایت نمیشود (حمایت سالم)! همه اینها باعث میشود تا فرد دچار با خود بگوید من یک انسان مضر هستم و طبق این تعاریفی که خانواده در مورد من دارند؛ انسان مفید، ارزشمند و دوست داشتنی نیستم و ناخوداگاه به سمت مصرف مواد و آسیب به خودش میرود.
در واقع با مصرف مواد یک بی تفاوتی ایجاد میکند تا احساس درد و اندوهش کم شود و به همین دلیل پیشنهادم این است که خانوادهها سبک ارتباطی با فرزندشان را تغییر دهند. از او حمایت درست و عاطفی داشته باشند نه اینکه حمایت مالی تنها و منظور از حمایت عاطفی درک کردن و همدلی کردن است.
به او این باور بدهند که ما درکت میکنیم، کار سختی در پیش داری، ما دوست داریم، همه جوره حمایتت میکنیم؛ بالاخره این هم یک نوع بیماری است که تو درگیرش شدی و برای ما هیچ تفاوتی با سایر فرزندان دیگر نداری و تمام تلاشمون را میکنیم تا از این چرخه معیوب بیرون بیای. پس حمایت عاطفی سالم کم کم میتواند انگیزه بیماررا بیدار کند.
خیلی مواقع شکایت بیماران ما این است که خانواده با آنها خوب رفتار نمیکنند و حتی برای درمان از روشهای نادرست مثل توهین و تحقیر کردن استفاده میکنند و میخواهند بیمار را به اجبار به سمت درمان ببرند.
حتی از جملاتی همانند ظاهرتو ببین به چه روزی افتادی، برو ترک کن! در صورتی که اگر بگید من کنارتم، من هواتو دارم و منتظرم، امروز نشد، فردا، نشد پس فردا، ولی زودتر اقدام کن، چون ما دوست داریم اون روزهای خوب کنار هم بودن دوباره برگرده؛ پس حمایت عاطفی درست از بیمار و درک کردن او مهمترین عامل است تا فرد بیمار خود را انسان ارزشمندی بداند و باعث شود تا وارد چرخه درمان شود.
سخن نهایی دکتر فتاحی با خانواده ها
نهایتا امیدوارم این مطالب برای شما مفید واقع شود و شروع به ایجاد یک انقلاب بزرگ در خانواده و حتی در جامعه کنید. این نوع بیمارها را درک کنید؛ به آنها کمک کنید تا بتوانند ارزش واقعی خودشان را پیدا کنند و این احساس ارزشمندی آنقدری زیاد باشد که در شان خود ندانند تا مواد مصرف کنند.
امیدوارم همگی تنتون سالم باشه و دلتون شاد و همیشه برای درمان از روشهای علمی، منطقی و درست استفاده کنید.
گردآوری شده توسط کمپ ترک اعتیاد راهی به سوی نور
سلام
پسر من معتاده اصلا دکتر نمیاد نمیدونم باید چکار کنم
خانواده خیلی تاثیر داره برای ترک اگر حمایت نباشه از طرفشون تنهایی سخت ترک کردن
دوستم موقع ترک هیچ کدوم از اعضای خانواده اش کمکش نکردن چون میگفتن آبروشونو برده و تا آخرش فقط من کنارش بودم ولی با وجود منم خیلی حالش بد بود چون پدر و مادرش رهاش کرده بودن اینقدر جلسات مشاوره رفت تا تونست سرپا بشه و با این موضوع کنار بیاد و خوشبختانه الان ۹ ماهه پاکه