چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من

شروع تاریکی؛ وقتی هیچ‌کس نمی‌دانست

اسمم آرش است. ۳۲ ساله‌ام و حالا دو سال است که پاکم. اما داستان من از جایی شروع شد که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد. تحصیل‌کرده، شغل خوب، خانواده‌ای نرمال. ظاهر زندگی‌ام آرام بود، اما درونم جنگی جریان داشت که حتی نزدیک‌ترین آدم‌های اطرافم هم از آن خبر نداشتند. مصرف مواد برایم از یک «تفریح» شروع شد. اولش فقط آخر هفته‌ها بود. گاهی برای فرار از خستگی، گاهی برای احساس انرژی بیشتر.

چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من
چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من

اما خیلی زود فهمیدم دیگر اختیار دست من نیست.

سقوط آرام؛ اعتیادی که از چشم همه پنهان بود

مواد مخدر آرام‌آرام در زندگی‌ام ریشه دواند. نه ناگهانی، نه با هیجان؛ بلکه مثل یک شب‌باران آرام که وقتی به خودت می‌آیی، می‌بینی خیسِ خیس شده‌ای. اول صبح‌ها کمی مصرف می‌کردم تا بیدار بمانم. بعد ظهرها برای تمرکز. شب‌ها برای خواب.

همه چیز توجیه‌پذیر به نظر می‌رسید تا وقتی که دیدم شغلم را از دست داده‌ام، روابط دوستانه‌ام قطع شده و خانواده‌ام از من دور شده‌اند. بدنم همیشه خسته، ذهنم همیشه درگیر، و زندگی‌ام روی هوا بود.

جرقه تغییر؛ جمله‌ای که تکانم داد

نقطه عطف داستان من یک جمله ساده بود. جمله‌ای که یکی از دوستانم وسط یک مکالمه معمولی گفت:
“آرش، تو دیگه خودت نیستی.”

چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من
چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من

نمی‌دانم چرا آن جمله این‌قدر به دلم نشست. شاید چون عمیقاً می‌دانستم راست می‌گوید. شاید چون خودم هم دلم برای آن آدم سابق تنگ شده بود. همان روز شب تا صبح بیدار ماندم و با خودم فکر کردم. نه از جنس فکرهای بی‌نتیجه‌ای که همیشه بود. این بار فرق داشت. صبح روز بعد تصمیم گرفتم برای همیشه مواد را کنار بگذارم.

روز اول: تصمیم سخت، ولی واقعی

وقتی روز اول را شروع کردم، اصلاً فکر نمی‌کردم بتوانم دوام بیاورم. بدنم درد داشت، بی‌خوابی، بی‌حوصلگی، اضطراب. اما یک تصمیم را جدی گرفته بودم: این بار فرار نمی‌کنم.

با خودم عهد کردم فقط یک روز مقاومت کنم. نه برای همیشه. فقط همین یک روز. و همین تفکیک کوچک کمکم کرد که قدم اول را بردارم.

اولین قدم واقعی؛ مراجعه به مرکز مشاوره

روز دوم به یک مرکز ترک اعتیاد مراجعه کردم. دروغ چرا؟ ترسیده بودم. نکند دستگیر شوم؟ نکند کسی بفهمد؟ نکند تحقیر شوم؟ اما هیچ‌کدام اتفاق نیفتاد. برای اولین بار کسی با من حرف زد، نه با اعتیادم. پزشک و مشاور مرکز با احترام، آرامش و بدون قضاوت با من برخورد کردند. سم‌زدایی‌ام را شروع کردند، دارو دادند برای کنترل علائم، و جلسات مشاوره آغاز شد.

روزهای بحرانی؛ عبور از جهنم با پای خودم

روزهای سوم تا دهم برایم مثل عبور از جهنم بود. بدنم درد می‌کرد، وسوسه‌ها شدید بود، مغزم دائم در حال فریب دادن من بود که “فقط یه بار دیگه، بعدش تمومش کن”. اما تیم درمانی همیشه در کنارم بود. مهم‌تر از آن، خودم با خودم رو راست بودم.

من باور داشتم که باید درد را بپذیرم، چون رهایی بدون رنج ممکن نیست. به جای فرار، تصمیم گرفتم بمانم و بجنگم.

مشاوره روانی؛ جایی که خودم را شناختم

چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من
چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من

هفته دوم جلسات روان‌درمانی عمیق‌تر شد. فهمیدم که مصرف مواد فقط یک علامت بود، نه ریشه مشکل. مشاور کمکم کرد بفهمم من همیشه ترس از شکست داشتم، همیشه دنبال تأیید دیگران بودم، همیشه احساس کافی نبودن داشتم.

این آگاهی مثل نوری بود در دل تاریکی. چون وقتی ریشه را بشناسی، می‌توانی درمانش کنی. برای اولین بار در زندگی‌ام خودم را در آینه دیدم، نه به‌عنوان معتاد، بلکه به‌عنوان انسانی که زخم خورده ولی زنده است.

روز بیستم؛ احساس برگشتن زندگی

در روز بیستم، برای اولین بار بعد از ماه‌ها خواب راحت داشتم. بدنم سبک‌تر شده بود، ذهنم آرام‌تر. از دکتر پرسیدم: «واقعاً ممکنه این بار ترک کنم؟»
او فقط یک جمله گفت:
«تو قبلاً هم می‌تونستی، فقط این بار تصمیم گرفتی که جدی باشی.»

این جمله شوقی در من ایجاد کرد که هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.

ورزش و نظم؛ بازسازی جسم و ذهن

از هفته سوم شروع به ورزش سبک کردم. روزانه پیاده‌روی می‌رفتم، گاهی یوگا، گاهی نرمش. بدنم شروع به بازسازی کرد. کم‌کم اشتهایم برگشت، انرژی‌ام بالا رفت، و مهم‌تر از همه، ذهنم شفاف‌تر شد. تغذیه‌ام را تغییر دادم و برنامه خواب و بیداری‌ام را منظم کردم.

همه این‌ها کمک کردند تا از حالت “نجات‌یافته” به حالت “زنده‌یافته” برسم.

سی روز بعد؛ نه پایان، بلکه یک آغاز

روز سی‌ام، با افتخار روی تقویم نوشتم:
پاکی کامل.

چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من

اما ته دلم می‌دانستم این فقط یک مرحله است. اعتیاد مثل دشمنی قدیمی است که همیشه باید مراقبش باشی. اما حالا من سلاح دارم: آگاهی، حمایت، هدف.

من فهمیده‌ام که ترک اعتیاد، فقط دوری از مواد نیست؛ بازگشت به خودِ واقعی، بازسازی رابطه‌ها، بازیابی امید و زندگی است.

چه چیز باعث موفقیتم شد؟

  • تصمیم قطعی و صادقانه با خودم

  • کمک گرفتن از متخصصین و عدم پنهان‌کاری

  • پذیرش دردهای جسمی و روانی ترک

  • شرکت در جلسات مشاوره و گروه‌درمانی

  • ورزش، تغذیه سالم و نظم شخصی

  • نوشتن احساسات روزانه برای تخلیه روانی

پیام من به تو که درگیر اعتیادی

اگر این مقاله را می‌خوانی و هنوز درگیر مصرفی، فقط یک چیز بهت می‌گویم:
تو هنوز دیر نکرده‌ای.

چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من
چطور در کمتر از ۳۰ روز اعتیاد را برای همیشه ترک کردم؟ تجربه واقعی من


درست مثل من، تو هم می‌توانی ظرف کمتر از ۳۰ روز تغییری عظیم ایجاد کنی؛ به شرطی که تصمیم بگیری، کمک بگیری، و در مسیر بمانی.

هیچ‌کس کامل نیست. اما هرکسی می‌تواند شروع کند.

نتیجه‌گیری: سی روزی که زندگی‌ام را ساخت

من هنوز وسوسه‌ها را دارم. هنوز سختی‌ها هست. اما هر روزی که بیدار می‌شوم و می‌دانم پاکم، حس می‌کنم ارزشش را داشت. ترک اعتیاد در کمتر از ۳۰ روز ممکن است، اما نه به‌تنهایی.
تو نیاز به اراده داری، و یک تیم پشتیبان.

اگر تصمیم گرفته‌ای که برای همیشه با اعتیاد خداحافظی کنی، همین حالا کمک بگیر. با یک مرکز ترک اعتیاد یا مشاور متخصص تماس بگیر. نترس. قدم اول همیشه سخت است، اما زندگی‌ای که در انتظار توست، بی‌نهایت زیباتر از گذشته‌ای‌ست که پشت سر گذاشتی.

فهرست مطالب

نیاز به مشاوره دارید؟

بــــا مــــا تمــــاس بـگیــریـــد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سایر مطالب پیشنهادی...

دسته بندی

راه های ارتباطی

۰۲۱-۷۷۱۸۱۶۷۲

۰۲۱-۷۷۱۸۱۶۷۳

۰۲۱-۷۷۱۸۱۶۷۴

۰۲۱-۷۷۴۵۸۴۴۷

۰۲۱-۷۷۴۵۸۴۴۸

۰۹۱۲۳۴۹۹۸۶۰

پیشخوان

هیچ اطلاعیه ای یافت نشد!

در این قسمت میتوانید از وضعیت بیمار خود با خبر شده و روند درمان آن را پایش کنید و همچنین تصاویر بیمار خود را مشاهده کنید

اگه کسی رو میشناسی که تو دام اعتیاد افتاده و میخوای بهش کمک کنی ولی خودت خجالت میکشی یا دوست نداری به صورت مستقیم این مورد رو بهش بگی، کافیه شمارشو تو فرم زیر وارد کنی تا یه پیام ناشناس براش ارسال بشه 

درحال حاضر انجمن در دسترس نمی باشد!

خدمات

  1. اتاق خصوصی
  2. اسمارت تی وی
  3. اینترنت نامحدود
  4. یخچال شخصی
  5. غذا منو باز
  6. تشک فول طبی
  1. اتاق سم زدایی
  2. زیر نظر پزشک
  3. سم زدایی اصولی
  4. پایش سلامت
  1. دارای پزشک
  2. دارای روانپزشک
  3. دارای روانشناس
  1. بدنسازی
  2. پلی استیشن
  3. اندروید باکس
  4. ویدیو پروژکتور
  5. فوتبال دستی
  6. پینگ پنگ
  1. فروشگاه مجهز
  2. تنقلات
  3. انرژی زا
  4. کمپوت
  5. و…

گالری تصاویر

روند درمان

مرحله 1

پذیرش

مرحله 2

ویزیت اولیه

مرحله 3

سم زدایی

مرحله 4

ورود به سالن

مرحله 5

ویزیت روانشناس

مرحله 6

گروه درمانی

مرحله 7

ویزیت روانپزشک

مرحله 8

جلسات ماتریکس

مرحله 9

کمیسیون پزشکی